94/06/13 رفتیم کوه البته کوهپیمایی بود روستای قولان - روستای قره چی معدنی
از روستای قولان راه افتادیم و بعد 4 ساعت رفتن رسیدیم به یه روستا که فقط اسمش مونده با یک خونواده که برا ییلاق اومده بودن اونجا
نه آب بود نه برق نه گاز و نه هیچ امکانات دیگه ای
هفته بعدش هم رفتیم خونه خاله م
27 م شهریور هم سالگرد عروسی دادشم اینا بود چون خودشون اینجا نبودن به زنگ و اس ام اس بسنده شد
همش یادم رفته دارم موردی میگم
هفته پیش عید قربان هم رفتیم خونه دختر عمم , بچه ش به دنیا اومده ماشالاه دختریه برا خودش هااااااا
دیشب هم تولد یک سالگی پسر داییم بود رفته بودیم خیلی خوش گذشت
البته دیروز هیئت کوهنوردی برنامه سه ماه سوم رو قرار بود بنویسن به ما هم گفتن بیاین
ما هم رفتیم منو دوستم و دوتا خانم دیگه واااااااااااااااااای سردرد گرفتیم
یه آقایی هست فقط بلده انرژی منفی بده هم اومده بود
اونقدر حرف زد حرفشم این بود که کوهنوردی رو تخصصی برین
اون سری هم این حرفا رو گفته بود ولی چون بار اولمون بود میدیدیم ما هم هیچی نگفتیم فقط گوش دادیم ولی اینبار من تا یه جایی گفتم
گفتم ما هم میخواییم حرفه و تخصصی کار کنیم ما هم میخواییم زمستون به ارتفاع های زیاد بریم
ولی . . . امکانشو نداریم هم از نظر مالی هم از نظر وقت
من نمیتونم هر هفته جمعه بلند بشم برم کوه حالا دو روزه هم برم که دیگه هیچی
دیروز هم رفتیم باز کلی بحث الکی از خودش در کرد و جالبه نظرهم میخواست
دوست اون یکی دوستم اومده بود مهمونشون بود تنها نمونه باهاش اومده بود آخر جلسه آی به ما خندید آخه به ما گفته بودن بیاین هم فکری کنیم مثلا تو برنا مه نویسی میگفت از شما نظر نخواستن که هیچ کلا برنامه رو به شما هم ندادن 2-3 ساعت الکی اون گفت ما حرص خوردیم ولی بعدش هم جوابشو دادیم هم کلی خندیدیم
حالا ما یه گروهی داریم کم کمش 60-70 تا عضو داره ولی عضو ثابت نیستن یه هفته یکی میاد یه هفته یکی نمیاد در کل بهار و تابستون زیاد میان پاییز و زمستون تعداد کم میشه ولی این وسط هفته هیچوقت تعطیل نشده حتی شده به خاطر خوردن به یه تعطیل خاص جابجا شده ولی به هیچ وجه تعیل نشده
یه سرگروهی داریم عالی - میگه 6 صبح حرکت هست یه ربع مونه به 6 خودش تو محل قرار هست -از چند روز قبل یا ماشینی که میخوایم بریم هماهنگ شده آژانس یا اتوبوس یا مینی بوس هرچی-به کی آروم میره کی تند میره همیشه توجه داره هیچکس از گروه جلو نمیزنه یا عقب نمیمونه- کی چی گفت کی اخلاقش چطوریه و ... به همه چی و همه چی- درسته همه اینا وظیفه یه سرگروه هست ولی بودن و دیدیم بعضی وقتا یه جای کار میلنگه ولی تو این گروه هیچوقت اینجوری نشده - میگه 11 صبح خونه ایم هیچوقت نشده 11.30- درس قبل 11 رسیدیم خونه - از قبل میگه مسیر کجاست و و چه ساعتی میرسیم خونه
در کل یه سرگروه نمونه هست و همه کاراش از روی تجربه هست و هیچ کلاس و دوره ای نرفته
این گروه روالش اینه که صبح میره و تا ظهر میرسه خونه و معمولا تا 11-12 میرسه و نیم روزی هست برنامه و کوههای اطراف شهر رو میرن و اکثرا هم خانومای خونه دارو بچه دار هستن و امکانش نیست که صبح برن شب برگردن- هر سه یا شش ماه یکبار هم برنامه یک روزه دارن و میرن یه کوه دور هم تفریحی هم کوهنوردی
این آقا گیر داده که چرا شما فقط مسیرای نزدیک رو میرین و شروع کنین جاهای دور برین و از این حرفا... ما نتونستیم این آقارو قانع کنیم که وقت اعضا اینجوری ایجاب میکنه و نمیشه .
حالا یه بار گفته بود شما میرین کوه چایی درست میکنین به طبیعت آسیب میزنین و این حرفا سر گروه هم گفت یه هفته میریم چایی نمیزاریم هرکی برا خودش فلاسک بیاره خیلی ها نرفتن. بعد کلی بحث قانع شد و دیگه در این مورد حرفی نمیزنه
حالا این آقا گیر داده بای تو دوره های فدراسیون هم شرکت کنین و این حرفا
جالب سرش نمیشه نشد نتونستم کار داشتم و مهمون داشتم و این حرفا میگه وقت بزاریم میشه اراده کنین میشه
فهلا همینا