38 - این روزا . . .

آغا ما اینجا یه باجه بانک داریم که تا قبل چندماه پیش یه کارمند ثابت داشت که همیشه اون میومد تقریبا 2 سالو نیم دیوار به دیوار هم بودیم یه آقای مودب و متین و سنگین و خلاصه به معنای واقعی آقا عادت کرده بودم که بانک با حضور اون باشه الان عوض شده رفته یه شعبه دیگه

ایشون که عوض شد رفت یه مدت کارمندای اون شعبه دوره ای میومدن من کلا که اتاقمون مدلش عوض شده بودو از بانک یکم دور شدیم اولش کاری نداشتم کی میاد کدوم میره یهو این وسطا از یکی خوشمون اومد چون همش صدای خنده ش میومد و سروصدا و بگو بخند آغا از وقتی ما به دلمون افتاده از اوشون خوشمون بیاد دیگه کلا اینجا نمیاد

یکی ثابت میاد ولی بعضی روزا که این نیست یکی دیگه میاد جاش آما من چشم مونده به بانک که اون بیاد اونی که ما مدنظرمونه همیشه دیر میومد بقیه تا 8.30 میان ولی اوشون معمولا تا 9.30 میومدن بله یه همچین گ ... بودن که ما خوشمان آمده امروز باز دیر اومدن گفتم عههه الان اونه میاد دیدم نه این ثابته اومد حرصم گرفت

بعدشم اون وسطا یه جنگل نوردی هم داشتیم که خوب بود ولی نامردا کاری نکردن که بتونیم درست و حسابی بریم کوه کلا امسال سال کوهمون نبود

با دوستم افتادیم به گدایی که یکی ما رو ببره کوه به هرکی میگم یکیش میگه فلان جا نمیرم یکی میگه با دوستام قرار دارم و هرکی یه بهونه ای میاره

یه چند ماهی هم میشه دارم از کائنات  یه چیزی رو میخوام و روز و شبم امواج مثبت میفرستم نمیدونم اونی که من میخوام گیرنده هاش ضعیفه یا من امواجم زیاد قوی نیستن

خدا جون قربونت بشم خواهشا این امواج بنده رو به اون برسون  من هرروز منتظرتم