52- کوه

96/11/13 کیامکی

بالاخره تلسم شکست و بعد 6 ماه یه برنامه کوه درست و حسابی رفتم با هیئت جدید 

ولی واقعیتش پدرم دراومد بعد چهارروز هنوز بدنم کوفتگی و خستگی داره هم تمرین نداشتم تو این مدت هم وزنم بالا رفته

اولین کوه رفتنی بود که موقع پایین اومدن آخرای راه دیگه پاهام طاقت نداشت و مجبور شدم یه ناپروکسن بخورم

بیشتر دوستام نوشابه سیاه میخورن ویا همون اول صبحی یه مسکن میندازن بالا ولی من تاحالا نوشابه رو امتحان نکردم نمیدونم چه شکلی میشه قرص هم یادم نمیاد خورده باشم

فقط یه بار با دوستم یه ردبول رو دوتایی خوردیم سبلان میرفتیم هنوزم قشنگ یادمه من چقدر راحت و سبک رفتم اون بار

ولی بعدش دیگه امتحان نکردم بعدا پیش یکی گفتم دعوام کرد که دیگه نخور انرژی میده ولی ضربان قلب رو میبره و بالا و تو ارتفاع خطرناکم هست و....

تنها نوشیدنی من تو کوه آب و یه شیشه مخلوط آب و لیمو و عسل هست و خوردنی توی راه هم کشمش و گردو یا پسته وووو رنگارنگ که همیشه دارم تو کوله م  همیشه میگم کشک هم میزارم ولی یادم نمیمونه

حالا اون شب قبل خوابیدن خیلی نگرون بودم که میتونم برم یانه تا خود صبح خوابای خیلی بدی دیدم  درحدی که هربار بیدار میشدم میگفتم کاش خوابم نبره که باز از این خوابا نبینم

انشالاه که دیگه ادامه دار باشه کوه رفتنام




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد